فاطمه جانفاطمه جان، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

كودكي تو

چرخم بازي

سلام بابايي جون اين اصطلاح چرخم بازي مال شماست وقتي كه مي خواي من بگردونمت به اين صورت كه من گتف تو رو مي گرفتم و مي چرخوندمت رو هوا و دور اتاق مي چرخيديم تو اين بازي رو خيلي دوست داري و من هم هميشه مي گردوندمت البته الان كمي بزرگ شدي و سنگين اما من تا موقعي كه بتونم اين كار رو مي كنم يكي ديگه از بازي هاي تو دعوا هست به خاطر همينه كه مي گم شايد با پسري عوض شده باشي مي آي جلو من دستات رو جلوي سورت مشت مي كني و مثل كاراته باز ها گارد مي گيري و حملللللللللللللللللله مي كني و من هم فررررررررررررررررار رو بر قرار ترجيح مي دم ...
8 خرداد 1392

بازي تو

سلام بابايي جون ماشالله به زور و بنيه تو من كه در مقابل تو كم مي آورم امروز زود اومد خونه و ماماني مي خواست كار كنه و تو هم مدام نق مي زدي كه من اومدم و تو پريديدي به سر كله ام و من هي از دستت در مي رفتم و چون ديدي من دارم بات بازي مي كنم سريع رفتي توپ هندونهايت رو آوردي و شروع به بازي كرديم اووووووون هم چه بازي مي گفتي من رو با توپ اگه مي توني بزن (پناه به خدا نمي دونم شايد قرار بود تو پسر شوي اشتباهي تو بازار عوضت كردن ) خولاصه يه 15 دقيقه بازي كرديم ديدم ديگه نفس ندارم من هم شروع كردم به ادا در اوردن و تلو تلو خوردن تا تو اين رو ديدي ديگه رفتي دنباله كارت اخيشششششششششش ...
6 خرداد 1392

عكس هاي تو

سلام بابايي جونم به خاطر اينكه دوستان مي گفتن عكست رو بزارم من رفتم سراغ عكس هايي كه ازت گرفتم و اين ها رو پيدا كردم بابا اصلا باورم نمي شد   دوستان من به يك مشكل برخوردم من عكس رو آبلود كردم ولي نمي تونم به نمايش بزارم لطفا مرا راهنمايي كنيد ...
5 خرداد 1392

مرور در خاطرات گذشته

سلام بابايي نمي دونم كي داري اين رو مي خوني اما اميد وارم روزگارت پر از سر زندگي محبت باشه .بابايي من خيلي كم به تو مي رسم و خاطرات زيادي از تو ندارم اما وااااااااااااااااااااااااااااااااااي به حال وقتي كه باهم باشيم پدر من رو در مي آري ديروز من تازه از سر كار برگشته بودم و تو هم تنها بودي وقتي من اومدم شروع كردي به ...... من هم كه خسته بودم رو زمين خوابيدم كه ديدم الان بهترين موقه براي بازي با تو من خودم رو به خواب زدم و آروم با پا به تو زدم تو هم تاديدي من خودم رو به خواب زدم نا مردي نكردي پريدي رو منو حالا نزن كي بزن خلاصه بابا يي تو يك فسقل دختر تا ما جا داشتيم به ما زدي
5 خرداد 1392

جمعه به جمعه

سلام بابايي امروز روز جمعه مصادف با سوم خرداد ور روز پدر هست ظاهرا بابايي من فقط تو اين مدت تونستم كه فقط جمعه ها سر به اين درفترچه بزنم امروز خوشبختانه در خانه هستي و تا تونستي آتيش سوزوندي اون از اول صبح كه تا بيدار شدي و چشم هاي قشنگ نشسته ات را باز كردي هي گريه كردي برويم بيرون و من هم كه مي خواستم بروم و نان بگيرم سرجهيزيه خودم كه تو ناز باشي بابا باشه رو برداشتم و بردم . و تو هم با اسكوتري كه داشتي دنبال من اومدي  چون ما تو شهرك مي نشينيم و مهيت خوبي داره . تو راهم كه طبق معمول شروع كردي از دست من در رفتن تا اينكه نان گرفتيم و آمديم خانه و از اون لحظه تا حالا يا داري يا نق مي زني يا گريه مي كني يا هم داري مثل يه بمب عمل مي كني و ...
3 خرداد 1392

گشت و گذار در سايت

سلام بابايي امروز پنجشنبه بود و صبح زود كه بيدار شدي به اتفاق مامان به خونه مامان بزرگ (مادري) رفتي و من امروز تنها بودم البته صبح داشتي مي رفتي من هم همراهت اومد و سوار اتوبوس شديم و بعد از پياده شدن شما رفتين الان آنقدر خاطره از دوران كودكي تو از ذهنم مي گذرد و من نمي دانم كدام يك از اين ها را براي تو به ياد گاري بگذارم اما..... ا ما امشب مي خوام از به دنيا اومدنت برات بنويسم اون روز كه 16 مهر بود من به سر كار رفته بودم وقتي اومدم خونه ديدم مامان نيست به اين طرف آن طرف تماس گرفتم و فهميدم مامان بيمارستانه . من سريع خودم به بيمارستان رسوندم .تاشب شما خانوم عزيز افتخار به ما ندادين كه بيايين  كه بعد از چند ساعت از بالا به من خبر ...
27 ارديبهشت 1392

غافلگيري بابا

سلام بابا جون  ببخشيد كه اين همه سرم شلوغه و دير به دير مي آيم سراغت . من وقتي كه كوچك بودم پدرم هم از فرط مشغله كاري خيلي دير به دير به خونه مي اومد و وقتي هم كه مي اومد با اينكه خيلي خسته بود با من بازي مي كرد.  الان كه اين رو برات دارم مينويسم ساعت 1.43 دقيقه شب است و تو الان تو خواب نازي هستي . امشب تو من رو خيلي غافلگير كردي اخه مي دوني چرا چون با وجود اينكه 5 سالت نشده اولين كلمه ي زندگيت رو نوشتي    بابا واي كه نمي دوني چه احساسي دارم من اين صفحه رو عكسش رو گرفتم و براي يادگاري براي تو نگه مي دارم . دخترم خوبي هاي تمام دنيا رو برات مي خوام ...
26 ارديبهشت 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به كودكي تو می باشد